اشتباهات انسان ابتدارهگذرند سپس مهمان میشوند و اگر فکری نکنیم بعدش صاحب خانه خواهند بود

تجربه های یک انسان شکست خورده با ارزش تر است از موفقیت های یک انسان بی تجربه

قطعا خاک و کود لازم است تا گل سرخی بروید اما گل سرخ نه خاک است و نه کود

شجاعت یعنی بترس بلرز همه جور پیش بینی داشته باش اما یک قدم بردار

ما مجاز هستیم دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده زندگی خودمان که پیموده ایم هدایت کنیم

بی نیازی حقیقی در حقیقت مهار کردن نیاز ها و مدیریت آرزوهاست

برای بالا بردن شخصیت خود نزد دیگران شخصیت دیگران را زیر پا نگذارید

با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی

ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس

تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس

تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن

همین شعر و ترانه تو دنیای ما زندس

واسه تولد تو باید دنیا رو اورد

ستاره رو سرت ریخت تو رو تا اسمون برد

اینا یه یادگاری توی خاطره هاته

ولی به شوق امروز می شه کلی قسم خورد

تولدت عزیزم پراز ستاره بارون

پر از باد کنک و شوق ،پر از اینه و شمعدون

الهی که همیشه واسه تبریک امروز

بیان یه عالم عاشق ،بیاد هزار تا مهمون

دربیست و ششمین  طلوع آبان،نوزدهمین  گل سپيدرادرگلدان عمرت مي فشانم به اميدروزي که گلدان عمرت صاحب صدشاخه گل شود.

"تولدت هزاران بارمبارک"

اي تماشايي ترين مخلوق در روي زمين ! آسماني ميشوم وقتي نگاهت مي کنم!

تولدت مبارک  . . . . . . .

تولدت مبارک،خوش اومدي ستاره

 اگرچه ازراه دورهيچ فايده اي نداره

شمعهاروروشن کن وبه جام دوتاروفوت کن

نميشه پيشت باشم فقط برام سکوت کن

 تواين روزطلايي نگوکمي غم داري

 بدون که ديوونه اي به نام سارا جون داري

تولدت مبارک  . . . . . . .

روزتولدتوستاره هادميدند

پرستوهاي عاشق به خونشون رسيدند

 روزتولدتوبخت من ازراه رسيد

نيمه جوني،جون گرفت تشنه به دريارسيد

تکرارحرفهاي مني مثل سرودزندگي

عشقت شده براي من بودونبودزندگي

باهفتاآسمون پرازگل ياس وميخک

باصدتادرياپرازعشق واشتياق وپولک

يه قلب عاشق بايه احساس بي قراروکوچک

فقط ميخوادبهت بگه تولدت مبارک

قشنگ ترين صداي زندگي تپش قلب توست

با شکوه ترين روز دنيا تولد توست پس براي

من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم

تولدت بهانه اي شد تا اين فصل را بيشتر دوست داشته باشم

زيرا فصل خوشحالي فرشتگان ، روز تولد توست . . .

حقارت واژه ها را وقتی دیدم که نتونستن مهربونیت رو توصیف کنند

به اندازه تمام خوبی های دنیا دوستت دارم . تولدت مبارک عزیزم . . .

پسر كوچكی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روی جعبه رفت تا دستش به دكمه های تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره.
مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش می‌داد.

مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می‌خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.

وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می‌کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می‌کنی؟
دختر گفت: می‌خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می‌خرم تا آن را به مادرت بدهی.
وقتی از گل فروشی خارج می‌شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت: می‌خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت: نه، تا قبر مادرم راهی نیست!
مرد دیگرنمی‌توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد!

شکسپیر می‌گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می‌آوری، شاخه ای از آن را همین امروز بیاور

مناجات نامه شهیدان گرانقدر

بار الها! این عزت مرا بس است که بنده تو باشم و این فخر و عظمت مرا بس است که تو پروردگار من باشی. بار پروردگارا! تو چنان هستی که من دوست دارم، من را چنان قرار بده که تو دوست داری (الهی آمین)

داستان جالب درویش و جهنم

درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده میشود. پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید: جاسوس می فرستید به جهنم!؟ از روزی که این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می کند و… حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است: با چنان عشقی زندگی کن که حتی بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.

ساعت 4  بامداد آغازین روز بهار تعلیم و تربیت سال 1391 است و من مشغول چیدن وسایل فرزندم رضا در ماشین هستم آخر قراراست برای ورود به دانشگاه به شهرستان بیرجند برود .چون می ترسم اگر با او بروم نتوانم در زمان خداحافظی در برگشتن جلوی گریه خود را بگیرم و موجبات ناراحتی او را فراهم کنم با وجود اصرار دخترانم از همراهی کردن او تا بیرجند خود داری نموده وخواهرانش را با همراه میکنم .قرآن را مقابل صورتش می گیرم و او سه مرتبه برآن بوسه می زند و از زیر آن عبور میکند .به خدا می گویم خدایا پشت و پناهش باش و او را و همه جوانان را که قدم در راه پشرفت و تکامل می گذارند از شر جمیع بلایای ارضی و سمایی واز شر دوستان ناباب حفظ بفرما و و به او و همه دوستان خوبش ایمان مطمئن واراده ای مصمم در جهت موفقیت در امر تحصیل و همه آرزوهایی که برایش دارم موفق کن .خدایا به من مادر کمک کن تا بتوانم این دوری و جدایی ارزشمند را تحمل کنم  ومرا در دعا کردن برای توفیق روز افزون این اولین فرزندم کمک کن .بار الها به من مدد نما تا حتی در تلفن هایی که به او میزنم لرزشی در صدایم احساس نشود چون نمی خواهم فرزندم را ناراحت کنم خ خدا یا به پسرم رضا کمک کن تا فردی مفید برای آینده این مرز و بوم باشد .الهی به رضای من کمک کن تا بتواند مراتب تقدیر و تشکر از تو خدای یگانه را در بهترین وجه ممکن به جا آورد . به یاری رسان تا بتواند مراتب ترقی و پیشرفت را تا آخرین درجه در رشته ای که انتخاب نموده به پایان رساند.من دوست دارم که پسرم را به عنوان یک انسان شریف و بزرگوار در سمت ......ببینم و مدانم که خودش نیز به رشته پزشکی علاقه مند است و نیز مطمئن هستم که تو خدای بلند مرتبه این استعداد و توانایی را در وجود او قرار داده ای پس کمکش کن خدای خوب ،کمکش کن ای منتهای آرزوی آرزومندان .به من هم کمک کن تا هر روز برای سلامتی و موفقیتش صدقه ای بپردازم .الهی آمین  یا رب العالمین

type="text/javascript" src="http://www.radiomaaref.ir/Script/General.js">