شعر
 
علمی

علمی سرگرمی

 
 

شعر
ارسال شده در یک شنبه 12 شهريور 1391برچسب:, - 6:51

باغ مي برند تا چراغاني ات کنند

تا کاج جشن هاي زمستاني ات کنند

پر کرده اند صبح تو را ابرهاي تار

تنها به اين بهانه که باراني ات کنند

يوسف! به اين رها شدن از چاه دل مبند

اين بار مي برند که زنداني ات کنند

يک نقطه بيش فرق رحيم و رجيم نيست

از نقطه اي بترس که شيطاني ات کنند!

اي گل گمان نکن به شب جشن مي روي

شايد به خاک مرده اي ارزاني ات کنند

آب طلب نکرده هميشه مراد نيست

گاهي نشانه ايست که قرباني ات کنند


فاضل نظري



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده nastaranesorkh